مقاله غیبت از دیدگاه ائمه
این مقاله اختصاص به سایت متقون دارد.
کپی و استفاده از آن بدون ذکر منبع شرعاً حرام است.
برخی از احادیث به علت کپی شدن از نرم افزار مشکل تایپی دارند. که منبع انها ذکر شده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
ولا یغتب بعضکم بعضا ایحب احدکم ان یاکل لحم اخیه میتا فکرهتموه
وغیبت یکدیگر نکنید ایا شما دوست میدارید گوشت برادر مرده خود را بخورید.البته از ان کراهت دارید.
غیبت از جمله صفات رذیله
غیبت از جمله صفات وخصلت های ناپسندی است.از انجایی که سرمایه بزرگ انسان در زندگی حیثیت وابروی اوست.وهرانچه ان را به خطر بیندازد مانند ان است که جان او را به خطر انداخته باشد.بلکه گاه ترور شخصیت از ترور شخص مهمتر محسوب میشود.واینجا است که گناه ان از قتل نفس نیز سنگین تر میشود.وغیبت باعث میشود که این سرمایه بزرگ برباد رود وحرمت اشخاص درهم بشکند وحیثیت انها لکه دار شود.لذا پرهیز از غیبت از جمله شروط واداب اسلامی است.وهمه مومنین باید به عنوان یک وظیفه شرعی از این صفت زشت پرهیز نمایند چنانچه مومنین در رابطه با دیگران از این عمل زشت پرهیز کنند.جامعه وروابط ان ونحوه معاشرت وهمزیستی مسلمانان با یکدیگر پاک وسالم میگردد.
خطاب به خودم ودیگران:به ویژه انها که بی مهابا با سینه ی سپر وجسورانه برای تخریب و عیبگویی وعیبجویی مومن از هیچگونه مطلبی (تحریک کننده ی افکار.دروغ.گمانه زنی.القاء شبهه.تحریف کلمات.بزرگنمایی.شارلاتانیزم تبلیغاتی.شایعه و..) دریغ نمیکنند وگاهی به بهانه ی نظارت ونقد مسایل جامعه وارزیابی عملکردها دچار غیبت ومواقعی هم به تهمت وبهتان ناگزیر میشوند وخود را در پروژه ای سیستمی.زنجیره ای.شیطانی وبرانداز.موفق وپیروز میدان میدانند.
مفهوم لغوی و اصطلاحی غیبت
غیبت در لغت،درغیاب دیگران بدگویی کردن وسخن ناخوشایند گفتن نسبت به دیگران است.(حسن عمید)
ودر اصطلاح غیبت در شرع واخلاق به معنای گفتگو کردن درباره نقایص وعیوب برادر دینی در غیاب اوست،به گونه ای که اگر با خبر شود،ناراحت شود،خواه نقص او از نظر دین واخلاق باشد،یا از نظر جسم،گفتار وحتی نقص منزل ولوازم زندگی وامثال ان باشد.(اداب اسلامی ص289)
تعریف غیبت:ان است که اگر پشت سر شخصی صحبتی شد که ان شخص را ناراحت میکند،اگر این حرف راست باشد غیبت است.واگر دروغ باشد بهتان وتهمت است.
پیامبر اکرم(ص) فرمودند:
الغیبة ذکرک أخاک بما یکره قیل له:أرایت ان کان فی أخی ما أقول؟قال:ان کان فیه ما تقول فقد أغتبته وان لم یکن فقد بهته.
غیبت یاد کردن برادر دینی است با انچه او(از بیانش)کراهت دارد از ان حضرت سوال شد.ایا به نظر شما اگر درباره برادرم انچه میگویم باشد،باز هم غیبت است؟فرمود:اگر(ان عیب)در او باشد و (بیان کنی) غیبت او را کرده ای واگر نباشد به او تهمت زده ای.)
از رسول خدا روایت شده که فرمودند:
فان الغیبة اشد من الزنا،ان الرجل قدیزنی ویتوب الله علیه وان صاحب الغیبة لایغفر له صاحبه.
غیبت از زنا بدتر است.چه بسا مردی مرتکب زنا می شود،و سپس توبه میکند،وخداهم توبه او را قبول میکند ولی شخص عیب کننده تا وقتی غیبت او را غیبت شونده نبخشد وحلال نکند هرگز برایش مغفرتی نیست وخدایش نمی بخشد.(وسائل الشیعه جلد 8 ص 598)
و اینکه حضرت فرموده است گناه غیبت از زنا شدیدتر است،به خاطر این است که غیبت حق الناس است،و زنا حق الله،حتی زنای محسنه،البته شدیدتر از جمیع جهات نیست،شدیدتر حیثی است.یعنی از زاویه خاص شدیدتر است.(سرطان ایمان ص47)
رسول خدا می فرمایند:
الجلوس فی المسجد انتظار الصلاة عبادة مالم یحدث،وقیل یا رسول الله وما یحدث؟ قال:الاغتیاب.
نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا حدثی از او سر زند.عرض شد:ای رسول خدا حدث چیست؟ فرمود غیبت است.(اصول کافی،شیخ کلینی)
زندگینامه مختصری از کلینی
نام:ثمة الاسلام شیخ ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی رازی
20 سال عمر خود را در یازده قرن پیش صرف تالیف کافی کرد که یکی از معتبرترین کتاب ها بعد از قران است.
از اثار او میتوان به 1.الرد علی القرامطه(طایفه ای از خوارج) 2.الرجال 3.الرسائل 4.کافی 5.تفسیر الرویا(تعبیر خواب) و.... اشاره کرد.
رسول خدا میفرمایند:
من اغتاب مسلما أو مسلمة لم یقبل الله صلوته ولا صیامه أربعین صباحا الا أن یغفر له صاحبه
هرکس مرد یا زن مسلمانی را غیبت کند،تا چهل روز،روزه ونمازش قبول نیست،مگر این که غیبت شونده او را ببخشد.(بحارالانوارجلد 75 ص285)
باز هم از خاتم رسولان روایت شده که فرمودند:
من اغتاب مومنا لم یجمع الله بینهما فی الجنة أبدا،ومن اغتاب مومنا بمالیس فیه فقد انقطعت العصمة بینهما،وکان المغتاب فی النار خالدا فیها وبئس المصیر(وسائل شیعه جلد8ص602)
هرکس مومنی را به ان اوصافی که در او هست غیبت کند،خداوند بین ان دو را در بهشت جمع نمیکند،وکسی که مومنی را به انچه که در او نیست غیبت کند،دیگر عصمت واحترام بین ان دو منقطع میشود وغیبت کننده برای همیشه در اتش میباشد وچه بد جایگاهی است.
مرحوم شیخ صدوق به سند خودش نقل میکند که پیامبر اکرم(ص) در اخرین خطبه اش در مدینه فرمود:
ومن مشی فی غیبة اخیه وکشف عورته کانت اول خطو،خطاها وضعها فی جهنم
هرکس قدمی در راه غیبت برادر مسلمان خود بردارد و راز او را فاش سازد.اولین قدمی که در روز قیامت بر می دارد به سوی جهنم است.(وسائل الشیعه جلد8 ص600)
پیامبر اکرم در حدیثی می فرمایند:
کل المسلم علی المسلم حرام دمه وماله وعرضه
خون ومال وابروی مسلمان بر مسلمان حرام است.
همچنین پیامبر میفرمایند:
مررت لیلة اسری بی علی قدم یخشعون وجوههم بأظافیر هم فقلت:یا جبرئیل!قال:هولاء الذین یغتابون الناس ویقعون فی اعرافیهم.
در شبی که به معراج رفتم،برگروهی گذر کردم که صورت های خود را با ناخن می خراشیدند از جبرئیل سوال کردم که اینان چه کسانی هستند؟ گفت:اینها کسانی هستند که مردم را غیبت می کردند وابروی انها را می ریختند.
حضرت محمد(ص):کسی که غیبت مسلمانی را بکند روزه اش باطل میشود و وضویش باطل میشود و روز قیامت در حالی می اید که از دهانش بویی متعفن تر از مردار بیرون می اید که اهل قیامت از ان بو رنج می برند.(وسائل الشیعه جلد 8 ص 599 )
حضرت محمد(ص):کفاره غیبت این است که برای کسی که غیبت او را نموده ای(از خدا) طلب امرزش کنی.(طرائف الحکم جلد2 صفحه 355)
در روایات تعبیر زشتی برای گناه غیبت به کار رفته است که عبارت است از ((غذای سگ های جهنم)) مولا علی(ع) می فرماید:
اجتنب الغیبة فانها ادام کلاب النار
از غیبت کردن پرهیز کنید!زیرا ان غذای سگ های جهنم است.
مولا علی(ع):از غیبت بپرهیزید که غیبت کردن تو را با خدا و مردم دشمن می کند واجر وپاداش کارهی تو را از بین می برد.
امامصادق(ع):غیبتنکنکهغیبتتمیکنند،برایبرادرتچاهمکنکهدرانمیافتیچونهمانطورکهبرخوردمیکنیباتوبرخوردمیشود،(بحارالانوارجلد 75 صفحه 248 حدیث 16)
در حدیثی پیامبر اکرم می فرماید:
یوتی بأحد یوم القیامة یوقف بین یدی الله و یدفع الیه کتابه فلا یری حسناته فیقول:الهی لیس هذا کتابی فانی لا أری فیها طاعتی؟ فیقال له:ان ربک لایضل ولا ینسی.ذهب عملک باغتیاب الناس ثم یوتی بآخر و یدفع الیه کتابه فیری فیها طاعات کثیرة.فیقول:الهی ما هذا کتابی!فانی ما عملت هذه الطاعات.فیقال له:لان فلانا اغتابک فدفعت حسناته الیک.
در روز قیامت فردی را به پیشگاه الهی می اورند و نامه اعمال او را به دست او می دهند،وقتی نامه را می گشاید،کارهای نیک خود را در ان نمیابد.لذا می گوید:خدایا این نامه من نیست،زیرا عبادت هایم را در ان نمیابم.به او گفته می شود:پروردگارت خطاکار وفراموش کار نیست بلکه عمل تو با غیبت کردن مردم از بین رفته است.سپس فرد دیگری را می اورند و نامه عملش را به دست او می دهند و در ان عبادت های زیادی میبینند،لذا می گوید:خدایا این نامه اعمال من نیست،زیرا این همه عبادت از من نیست و می گویند فلان ادم غیبت تو را کرده،کارهای نیکش به تو رسیده.
امام سجاد (ع):هر بامداد زبان انسان بر دیگر اعضای بدن توجه می کند و میگوید چگونه هستید؟ حالتان چطور است؟ انها می گویند:اگر تو ما را رها کنی خوبیم(اگر تو با حرف زدن گناه نکنی خوبیم).خدارا خدارا نسبت به ما بیاد اور.و او را به خدا قسم می دهند و می گویند:پاداش و کیفر ما تنها بخاطر توست(یعنی اگر انسان پاداش کسب کند با استفاده از زبان است و اگر انسان عذابی هم شود بخاطر زبان است) (اصول کافی جلد 3)
امام باقر(ع):به درستی این زبان کلید هر نیک و بد است.پس مومن را سزاست که همانطور که بر سیم و زرش قفل می زند بر زبانش نیز قفل زند،زیرا پیامبر خدا(ص) فرمود:رحمت خدا بر مومنی باد که زبانش را از هرناپسندی باز دارد چراکه این نگه داشتن زبان(از معصیت)،صدقه مومن بر خویشتن است.انگاه امام باقر(ع) فرمود:هرکه زبانش را فرو نبندد از گناهان به دور نباشد.(تحف العقول)
امام حسن عسگری(ع):بدانید غیبت کردن شما از مومنی از شیعه ال محمد(ص) از مرده خواری بدتر و حرام تر است.(بحار الانوار جلد75 ص 258)
امام صادق می فرماید:
الغیبة أن تقول فی أخیک ما ستره الله علیه
غیبت ان است که درباره برادر دینی ات،عیبی را که خداوند بر او پوشانده است بگویی.(بحارالانوار جلد75)
ابوذر_علیه رحمه-از پیامبر اکرم(ص) رباره غیبت پرسید،حضرت فرمودند:
ذکرک أخاک بما یکره
غیبت ان است که راجع به برادر مسلمانت چیزی بگویی که اگر بشنود ناراحت شود.(بحارالانوار)
امام صادق(ع) می فرمایند:
من قال فی مومن مارأته عینا وسعته اذناه فهو من الذین قال الله:ان الذین یحبون أن تشیع الفحشة(بحار الانوار)
کسی که در مورد مومنی(عیبی را)مطرح کند که چشم هایش دیده و گوش هایش شنیده از جمله کسانی
هستند که خداوند در مورد انها می گوید انها کسانی هستند که دوست دارن فحشا وکار زشت در مومنین
گسترش یابد.
روایاتی در مورد غیبت
غیبت،کار کسی است که در پی توجیه و عذر و بهانه ،برای عیب های خویش است.(امام علی ع)
غیبت،باعث نابودی دین فرد(زود تر از بیماری خوره) (رسول الله ص)
غیبت،باعث عدم قبولی نماز و روزه فرد تا چهل روز<مگر با بخشش غیبت شونده>(رسول الله ص)
غیبت ،سبب بر باد رفت اعمال نیک فرد و انتقال ان به کارنامه ی غیبت شونده(رسول الله ص)
غیبت،در ماه رمضان باعث نابودی ثواب و مزد روزه(رسول الله ص)
غیبت،تلاش شخص ناتوان(امام علی ع)
غیبت،نشانه ی منافق است.(امام علی ع)
غیبت،حرام است همچون خون و مال و ابروی مومن(رسول خدا ص)
غیبت،اگر با اب دریا امیخته شود ان را می الاید(رسول الله ص)
غیبت،بدتر از زناست(رسول الله ص)
غیبت مجوز و بهانه ای برای عیبگویی و غیبت شدن (امام علی ع)
غیبت باعث مبغوض شدن نزد خدا و مردم(امام علی ع)
غیبت،کار فرد بی خرد(امام علی ع)
غیبت،منفور ترین مردم نزد خدا شدن(امام علی ع)
غیبت:از زشت ترین فرومایگیها(امام علی ع)
غیبت،بزرگ ترین گناه(امام علی ع)
غیبت،باعث لعن شدن(امام کاظم ع)
غیبت،خورش سگ های دوزخ(امام علی ع)
غیبت،نان خورش مردمان سگ صفت(امام زین العابدین ع)
غیبت،باعث عذابی پر درد در دنیا و اخرت(سوره نور/19)
وهشدار دهنده ترین روایت از امام صادق ع است که فرمودند:
((من روی علی مومن روایة یرید بها شینه وهدم مروته لیسقط من اعین الناس،اخرجه الله عز و جل من
ولایته الی ولایة الشیطان))
هرکس علیه یک مومن مطلبی نقل کند که بخواهد با ان او را بد نام سازد وشخصیتش را از بین ببرد،تا
بدین سبب از چشم مردم بیافتد،خداوند عز وجل او را از ولایت خود به سوی ولایت شیطان اخراج
کند.(بحار ج 75/ص 254)
(اری فاجر،فاسق،کسی که علنا گناه می کند،کسی که حیا ندارد،بدعتگذار و کسی که ظلم و ستم می کند
و... مجوز غیبت شدن دارد
خوشا به حال ان کس که عیب خودش،او را از پرداختن به عیبهای مردم باز دارد
اثبات حرام بودن غیبت در روایات از جنبه ی عقلی
غیبت به دلیل عقلی نیز حرام است.علی(ع) می فرماید:اصل العقل الفکر و ثمرته السلامة
ریشه واساس عقل،اندیشیدن و نتیجه اش ارامش روانی است.
و با کلام مولا علی(ع) به خوبی روشن می شود که با فکر کردن واندیشیدن میتوان گفت:
الف)غیبت مصداق روشن ظلم وستم می باشد،مایه بسیاری از مفاسد است.
ب)غیبت کردن،درحالی که ابروی کسی را بردن،به خاطر غایب بودن،قدرت دفاع از خود را ندارد،از نظر اخلاقی کار زشت و ناپسند است.
ج)از نظر اجتماعی غیبت،پایه های اعتماد مردم را متزلزل می کند.اساس جامعه مبتنی بر تعاون و همکاری است،و تعاون فرع بر اعتماد متقابل،وقتی اعتماد بر اثر فراگیری بیماری غیبت،از جامعه رخت بربندد،هم جامعه دچار اسیب می شود و خود شخص،و همه همدیگر را تکفیر و بایکوت می کنند.سلب اعتماد بزرگترین بلای یک جامعه است که ارامش و امنیت را از جامعه می گیرد.
د)غیبت کردن،باعث ایذاء مومن می گردد.اگر غیبت به گوش غیبت شونده برسد.علاوه بر اینکه آبروی او رفته،باعث ازار و اذیت او هم می شود.
وخلاصه با توجه به این که اتحاد و همبستگی،و حرکت همگانی در راه تعالی و سعادت بشری،از عمده ترین اهداف جوامع انسانی است،لذا هر عاملی که این اتحاد و همدلی را متزلزل سازد،و بذر کینه و عداوت و اختلاف را بجای صمیمیت بپاشد،یک ضد ارزش و ضد اخلاقی به شمار می اید.و غیبت محققا چنین است،یعنی کامل ترین ابزاری است که انسان را از درون می خورد و جامعه را دچار اسیب می کند.
تمام مسلمین در حرمت غیبت اجماع دارند و بلکه از ضروریات دین می دانند.
مستثنیات غیبت:
مرحوم شیخ انصاری در اوایل کتاب مکاسب محرمه چند مورد را جزء حرمت غیبت ندانسته و استثناء نموده و فرموده است در این موارد غیبت جایز است
1)کسی که در مورد شخصی با انسان مشورت می کند و از او می خواهد که خوبی و بدی ان شخص را برای او بازگو کند،انسان باید برای او خیرخواهی کند و واقعیت را برای او بازگو کند،مخصوصا در کارهای خیر مانند ازدواج،که یخواهد دختر به او بدهد یا دختر از او بگیرد،و غیبت در این مورد اشکال ندارد،زیرا خیر خواهی برای مشورت کننده واجب؛و خیانت به او حرام است،زیرا خیانت به او چه بسا مفسده اش از واقع شدن در غیبت بیشتر باشد.
2)در مورد ظالم و ستمگر غیبت کردن و شنیدن اشکالی ندارد زیرا خدای متعال می فرماید:
(لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم)
خداوند دوست ندارد که اشکارا بدی کسی گفته شود مگر در مورد مظلوم ستم دیده
پس مظلوم و کسی که مورد ظلم واقع شده می تواند ظلم ظالم را در نزد کسی که از ظلم او خبر ندارد بر ملا کند و از دست او شکایت کند و غیبت او در این مورد اشکال ندارد.
3)اگر ادم فاسقی شهادت داد یا خبری اورد که فلانی چنین و چنان است باید به شهادت او ترتیب اثر داده نشود و به محض شنیدن خبر نادرست او حکم نکنیم،بلکه غیبت و بدگوئی او نیز در این مورد جایز است، زیرا حکم نکردن به شهادت فاسق مصلحتش بیشتر از مفسده ان است و بدگوئی او در این مورد اشکالی ندارد،چون با شهادت به ناحق او ممکن است بین چند طائفه بهم بخورد و بدین جهت مفسده عظیمی رخ دهد.
4)اگر کسی به شخص عادلی تهمت زد باید کلام او را رد کرد و الا غیبت خود او که به مومن عادل تهمت می زند در این مورد جایز است.
5)کسی که ادعای نسبی را می کند که اهلیت ان را ندارد،باید او را رد کرد و حرفش را قبول نکرد ولو با غیبت کردن و بدگوئی پشت سر او در همین مورد.
6)کسی که حرف باطلی را در مورد دین اسلام می زند و یا مقاله ای علیه دین اسلام می نویسد،غیبتش در این مورد اشکالی ندارد.
7)کسی که علناً فسق و فجور انجام می دهد،مثلا علنا روزه می خورد و یا گناه کبیره انجام می دهد و یا زنا می کند و یا شراب می خورد؛غیبتش جایز است.و باید قصدش از غیبت و بدگوئی او این باشد که از کار زشتش باز دارد و در واقع این احسانی است به حق او چون می خواهد او را به کارهای خوب وا دارد.
8)غیبت بدعت گذار در دین جایز است،در صورتی که خوف داشته باشی که او مردم را گمراه می کند.
9)غیبت در استفتاء مجتهد جایز است،مثلا زنی می رود پیش مرجع تقلیدش و می گوید ایا می توانم طلاق بگیرم یا نه؟ اگر استفتاء موقوف باشد بر ذکر کردن نام او جایز است و الا جایز نیست.
10)غیبت در مورد دفع ضرر از غیبت شده جایز است،همانطوری که امام صادق(ع) بدگوئی زراره را
می نمود و قصد ان حضرت دفع ضرر دشمن او بود و به عبد الله بن زراره فرمود از جانب من به پدرت
سلام برسان و بگو من بدی ترا پشت تو گفتم،به جهت دفاع از تو،زیرا که دشمن و اهل سنت در اذیت و
ازار به دوستان ما شتاب می کنند و با انها دشمنی می ورزند به جهت علاقمندیشان به ما،پس من غیبت
تو را گفتم تا ازار و اذیت انان را از تو دفع نمایم و تا این که مورد تمجید و ستایش انان قرار گیری،زیرا
خدای متعال می فرماید((اما کشتی مال فقرائی بود که در دریا می کردند،پس خواستم ان را عیب دار و
ناقص کنم،چون در اطراف پادشاهی بود که کشتی سالم را به زور به غصب می گرفت،امام در تجویز
عیب زراره به این ایه استدلال می فرمایند که این کلام خداست،به خدا سوگند او ان را معیوب و ناقص
نکرد جز ان که هدفش این بود که از غضب نمودن شاه در امان باشد.
11)جایز است عیبی از او بگوید که به عنوان صفت خصوصی او گشته،به طوری که تا ان عیب و نقص را نگوئید،ان فرد شناخته نشود مثل دست شل،پا شل یا یک چشمی یا یک دستی و در حدیث است که زینب عطاره لوچ امد پیش زنان پیغمبر اکرم(ص) و با انان ملاقات کرد.
پس این عیب را گفتن در صورتی که به این صفت مشهور شده باشد و باشنیدن ان بدش نیاید اشکال ندارد.البته این مینی بر این است که فقط ان عیب ظاهر گفته شود و قصد مذمت او را نداشته باشد،بلکه قصدش شناختن یا شناساندن او به طرف باشد.
مرحوم شیخ مرتضی انصاری می فرمایند:البته فقها موارد استثناء حرمت غیبت را بیش از این بیان نموده اند،ولی ما ضابطه و قاعده کلی را در این مورد وجود مصلحت غالبه بر مفسده هتک حرمت مومن می دانیم ،زیرا هتک احترام مومن حرام است.